عادل روحی : یکسال واندی به پایان دولت احمدی نژاد مانده و قطار این دولت به ایستگاه آخر خود نزدیک می شود ؛ طاهایی مسافر این قطار نیز بزودی بار خدمت رسانی خود به مردم را پس از ۳۰ سال از دوش بر می دارد و می رود خود را برای دقایق پایانی خدمت آماده کند ؛ برخی گروههای فکری مخالف با ارائه نظرات مسموم خود در افکار عمومی خبر از تغییر در مدیریت ارشد استان می دهند و در سوی سکه دیگر هم برخی فرهیختگان و کارشناسان خبره و دلسوز توسعه استان با نگاه منطقی ؛ تحولگرا و تجربه اندوز ؛ رفتنش را نقصان و آسیب جدی و خطرناکی در این برهه از زمان برای استان می دانند.
هر کارشناس ساده و. کم تجربه می تواند حدس بزند نقصان مدیر و استاندار با تجربه و کارکشته ای که روسای مختلف جمهور را از سر پرستی استانداری تا استاندار بودنش در استانهای مختلف تجربه نموده است و بعنوان با تجربه ترین استاندار تمام دوره های روسای جمهوری در بین استانداران کنونی که بعنوان شیوخ استانداران نیز شناخته می شود ؛ توانسته به یلوغ کافی انتقال توانایی و اثر گذاری اقدامات روبه رشد هر استانی برسد
حال که به انتخابات ریاست جمهوری یازدهم نزدیک می شویم طاهایی ثابت کرد در برگزاری انتخابات انسان وارسته و با خلاق و متعهد نظام مقدس با هر گرایش سیاسی است و تاکنون در پرونده وی خبر از جانبداری به نفع نامزدهای خاص نبوده و نیست و احمدی نژاد باید از تجربه بالای این مدیر گرانقدر استفاده بیشتری ببرد و فکر تغییر این مدیر را در ذهن هرگز نپروراند که رفتن او ضرر و آسیب جدی بر استان و کشور خواهد بود.
نگارنده از منتقدین جدی عملکردی او در نگارش چند مقاله در باب اقدامات ایشان بود ه ؛ اقداماتی که بواسطه برخی سنگ اندازی ها استان مازندران را محروم از برخورداری ۲۰ درصد توان بالای این استاندار توانمند و کارا نموده است .
مشکلات موجود در استان ؛ تحقق نگرفتن برخی مصوبات ؛ احیای نساجی ؛ کک سازی , پالایشگاه و... هرچند وجود دارد و همچنین فضای حاشیه سازی برخی افراد مدعی مدرنیته که دامن او را گرفته اند اما او با مدیریت خاص در حال رفع و پوشش این مشکلات است و پیامد هدف گذاری خوب ؛ کارکرد خوب است و نتیجه اراده قوی عمل است که طاهایی ثابت کرد که در حال انجام عمل است و اهداف آن تبلوری دیگر است.
در برهه ای از زمان بسر می بریم که جتی فکر کردن و محروم ساختن استان از تجربه بالای طاهایی و جایگزینی استانداران همجوار و.... تفکری آسیب پذیری برای استان خواهد بود . بیاییم و بگذاریم استان ثبات مدیریت چند ساله همراه با برنامه های توسعه در سند چشم انداز ایران اسلامی را بخود بگیرد و اجازه دهیم تجربه بالای این مدیر در خدمت استان باشد و ارزش این مدیر را مردم قزوین بعد از تغییر احساس کرده اند و هنوز در حسرت این مدیر توانمندند و نگذاریم استان ما هم روزی به این سرنوشت دچار شود.
در یکسال و اندی ماندن به پایان دولت دهم شایسته وسزاوار نیست بر بدنه سرزمین ولایت پذیر و همیشه درصحنه استان و مردمان مهرورزی که تشنگی خدمت را به جان پذیرفتند و قطره قطره منتظر تحقق پروژه های مانده و مصوبات ناتمامی هستند که شبانه روز و بی وقفه طاهایی وتیم همراهش با کوله باری از تجربه در تلاشند تا به سرمنزل مقصود برسانند.
این گنجینه و استاد تجربه و کارایی و دانایی زمانی بعنوان معلم خدمت به کلاس استان منصوب شد که هر شهروند ساده ای (بدون گرایش قومی و...) که کمترین مطالعه از رویداد اقتصادی و سیاسی و اعتباری استان و کشور داشته باشد می داند با چه میزان اعتبار و چه تعداد انتظار و کار نشده برای استان روبرو بوده او با همه مصائب و کمبودهای اعتباری چون معلمی وارد کلاسی شد که تخت سیاهش کهنه ؛ میزهایش شکسته ؛ کتابهای درسی اش نیامده و فضا فضای عقب ماندگی استانش بود که به کلاس کهنه و قدیمی تشبیه شد و بعد از چند سال از رفتنش تغییری ندید و خود دوباره در حال ساختنش است و بیاییم با اتحاد از او حمایت کنیم و تغییرات را ببینیم.
طاهایی و تیمش با همه کمبودها ی اعتباری و تحریم های دشمنان قسم خورده سعی نمودند در حد توانشان با درایت استان ساکت و آرامی را در کمال آرامش و امنیت برای مردم نگه دارند تا لحظه لحظه بر مدیریت خود در تحقق عمرانی گام بردارندو نامه نگاری او به رییس جمهور و سایر وزرا و دریافت اعتبارات خاص از ردیفهای نامعلوم نشان از تجربه اندوزی وی و آشنا بودن به بعضی از اصولی دارد که هرکس را یارای آن تفکرات نیست.
طاهایی و تیمش در زمان آرامش و وجود اعتبارات بسیاربه استان پا ننهادند بلکه آنان در عصری که حتی با بستن گازهای مصرفی هم استانی هایشان توسط اجنبی ها , بدهی های میلیاردی توسعه برق و آب و کارخانه ها , تحریم های شکننده وحجم مطالبات به زمین مانده گذشتگان تلاش نموده اند تا در کمتر از دوسال ونیم تصدی اش تجربه ۳۰ ساله مدیریتی اش را در ایجاد آرامش استان خرج نماید و با تزریق اعتبارات ناچیز کشوری بر اقتصاد استان اقدامات درخور تحسینی را با پول به اصطلاح ناچیز توجیبی به ارمغان آورد . نمره طاهایی وتیم همراهش با اندک اعتبارات و فشارهای بین المللی اقتصادی وارده به کشور بدرستی ۲۰ است پس نباید استان از این معلم کارکشته و توانا محروم بماند.
اینکه طاهایی و دو معاون با سابقه اش فرزانه و هاشمی و همچنین دو معاون جوان و خلاقش با مدیریت استراتژیک خاص توانسته اند بر مشکلات فائق آیند جای بس خوشحالی دارد اما برخی منتظر شادی رفتن آنهایند دغدغه ای است که بسیاری از کارشناسان خبره و دوستداران تحول اقتصادی استان را می رنجاند.
طاهایی اگر خود بخواهد برود نباید گذاشته شود تا سایه این درخت تنومند تجربه و درایت و توانایی با شاخه های جوانه زده از تفکر پیگیری مجدانه تا رسیدن از هدف توسعه استان گرفته نشود .و شاید افراد تصور کنند نگارنده قصد تملق و چاپلوسی را دارم کما اینکه تندترین انتقادات اما در جهت منطق و انصاف را به طاهایی داشته ام و هرچند در بعضی از اقدامات مصرانه پافشاری می نمایم اما می گویم ( گر سکند زمانی به پیر به ظلمت مرو... )
در ضرر دیدن استان همین بس که هر فردی از هر استانی بیاید تا بخواهد تیمش را ؛ شناختش را ؛ مرور بر اقدامات و مراحل انجام طرح و پروژه ها را بشناسد مازندران باید فیوز خاموشی توسعه را فشار دهد تا این استاندار جدید خود را آماده شناخت و تحقق برنامه ها کند ودر این مسیر جزء اقتصاد استان و مردم کسی دیگر ضرر نمی کند .
طاهایی به هرحال سالها در استانمان بوده و شناخت دقیق از همه مسائل و محورهای عدم توسعه استان دارد و الحق هم دارد به رفع معایب و پیشرفت عمرانی استان همت می نهد و برکسی پوشیده نیست که او نباید برود و به هر طریق ممکن دوستداران این سرزمین علویان و شیعیان عاشق انقلاب و ولایت نباید اجازه دهند؛ پتک بیرحم تغییر طاهایی را در لیست ناجوانمردانه بیست و چندمین تغییرات استانداری مازندران اضافه نماید
پتکی که زاییده تفکر مسموم بدخواهان تغییرات پی در پی استانداران مازندرانی است آنهم از نوع بهترین و با تجربه ترین استانداران کشور که در هر مسندی می تواند با ارائه تجربیات ارزنده اش دستخوش خدمت بیشتر باشد که با تغییرش همگان شریک جرم در شکستن کمر بی رمق و ناتوان مازندران نیازمند به خدمت میگردند .
فرهیختگان , نمایندگان و همه ذی نفوذان استان نباید اجازه فکر کردن تغییر این گنجینه تجربه و کارایی را به دیگران بدهند که نامشان در تاریخ عقب نگه دارندگان تنگ نظر استان ثبت خواهد شد
بیاییم با نگاه منطقی و بدو حاشیه و با دید مثبت و واقعییت دو نقطه یک بیضی را ببینیم و در این میان (( پیتر دراکر)) پدر مدیریت قرن بیستم معتقد است (( تغییر را نمی توان مهار کرد اما میتوان از آن پیش افتاد ))
تکرار مکررات تراژدی خاصی برای عقب ماندگی و عدم توسعه متوازن پایدار برای مازندران است و (( چه هست)) بسیار مهمتر از این است که ((چه باید باشد)) و از آهسته رفتن تحولات استان به سمت و سوق آبادانی و عمرانی نیاید بترسیم و ترس ما از آن باشد که بی حرکت در یکجایی ایستاده باشیم و تغییرات مکرر استانداران جز کسب و کارآموزی برای استان چیزی دیگری عاید نشده است و یکبار هم شده است این مرد با تجربه را بدرستی حفظ نماییم و به آرمانها و اهداف سند چشم انداز برسیم و احمدی نژاد باید بپذیرد در رفتن طاهایی جز ضرر برای استان و کشور حاصلی دیگری نیست هرچند او به سن بازنشستگی رسیده باشد و باید مدت خدمتش در استان تمدید شود.